پرنسس خونمون محیا پرنسس خونمون محیا ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

Thanks God for my life

تولد مامان الی و توصیف 15ماهگی مه گل

سلام سلام تولد تولد تولدم مبارک     :: بععععله بنده در چنین روزی درست روز معلم 12اردیبهشت روز دوشنبه موقع اذان صبح  توی ماه مبارک رمضان متولد شدم یه همچین دختر خوش یمنی هستم من من دختربهارم  خودشم از نوع اردیبهشت....چه شود     جالبه که  11 اردیبهشت یعنی دیروز هم درست روز عقدمون بود وسالروز ازدواجمون...   وعلی خان امسال با زرنگی تمام بایه تیرسه نشون زدن......برای روز زن و تولد وسالگرد ازدواج که همش افتاده امسال تو این دوهفته بلیط هدیه دادن برای سفر مشهد سه نفریمون که خیلی هوس کردم....پس تا آخرماه منتظرعکسهای سفر باشید ...
12 ارديبهشت 1393
2097 12 66 ادامه مطلب

تقدیم به مادر کوچک فردا۰۰۰

  خدایا در این روز مادر به یمن  بهترین بانوی عالم همه ی مامانهای گل رو  واسه نی نی نازهامون حفظ کن الهی آمین       محیا بانو این گل رو تقدیم میکنه به همه ی مامانهای وبلاگی و دوستهای گل مامانی روز همتون پیشاپیش مبارک خاله ها     ای زن، ای الطاف دستِ حضرتِ پروردگار ای تو بهتر از همه هستی، به صد ره آشکار خنده ات چون روشنایِ صبحِ هستی، پر ضیا خنده ات چون دامنِ عرش خدا، مهدِ صفا زن روزت مبارک     مکرر گشته ام از زندگی سیر /بهای کادوی زن شد نفس گیر چرا در روز زن طلا و سکه / ولی روز پدر شرت و عرق گیر !     ...
30 فروردين 1393

13 به در و 14 در به در!!!

  امسال برخلاف همیشه که باغ خاله بزرگم ایناجمع میشدیم...همه به خاطر اینکه امسال دخترشون ازدواج کرده وبه قولی هنوز با فامیل جدید دوران قربون صدقه ای رو میگذرونند وخودشون باغ فامیل جدید بودند ...پراکندگی صورت گرفت وقرار بر این شد به جز خانواده ی خاله بزرگه که سرگرم فامیل جدیده بودند همه باغ دایی بزرگه جمع بشیم...که درست 11فروردین خبررسانی اعلام کرد که امیرحسین پسرداییم  آبله مرغان گرفته! و من وعلی رضا به خاطر ایتکه به محیابانو هم سرایت نکنه تصمیم به پا پس کشیدن شدیم ....صبح 13به در بدون برنامه ریزی قبلی از خواب بیدار شدیم که با دعوت خاله کوچیکه اینا مواجه شدیم که اونا هم هرسال عید رو باخانواده از پایتخت میان تبریز و 13 رو هم ب...
26 فروردين 1393

یک عالمه عکس محیایی در روزهای اول بهاری

  سلام دوستان خوبین انشالله؟ میخواستم بپرسم ببینم نی نی ها دندون در میارن تب میکنن؟محیا دندون سوم وچهارم رو بدون مشگلی تانصفه در آورده ..ولی الان سه روزه که خیلی کسله وگریه وبی تابی میکنه... اشتها اصلا نداره وشب هاش هم تب میکنه....آبریزش نداره که بگم سرماخوردگیه.میشه لطفا تجاربتون رو بگین....ممنون   دوستان به علت بی تابی محیا وقت نکردم مطلب بنویسم وفقط عکس هاشو میذارم                  پسرخاله و پسردایی هام با کادوهای عید پت ومت که اینجانب تقدیمشون کردم وخیلی خوششون اومد    وهمچنان پیک نیک گلخانه ای ادامه دارد... ...
18 فروردين 1393

14 امین ماهگردتولد جیگرم کنار سفره ی هفت سین 93

  بهار ثانیه ثانیه می آید… و اینجا کسی هست که به اندازه شکوفه های بهاری برایت آرزوهای خوب دارد… دختر نازنینم آرزو دارم نوروزی که پیش رو داری ، آغاز روزهایی باشد که آرزو داری ... 2 فروردین چهاردهمین ماهگرد تولدت مبارک عاشقت مامانی     خدایا به خاطر بودن فرشته ی پاک کنار هفت سین مان ممنونم       ای اسب خوشبختی بر زندگی مان بتاز...   دوعکس بالا..تکمیل شده هفت سین روز 12 فروردین گرفته و به این پست ضمیمه شد   اینم یه عکس هنری که خودمم تو آینه ی هفت سین قابل رویت هستم      وسایل ...
2 فروردين 1393

آتلیه ی 1

سلام دوستای گل امیدوارم حال همتون مخصوصا نی نی ناز ها حسابی کوک وبهاری باشه... ببخشید که نبودم آخه کسالت داشتم ونبود مموری هم مزید بر علت شد... عصبی نشین مموری جدید خریده شد.... دیشب بعدکلی مکافات وخط خطی اعصاب بعد چندماه عکاس محترم حاظر شدن به شرط پایین آوردن سایز عکسها که مبادا ما بخوایم دوباره از روش دربیاریم بهمون داد بعد هم که میگم بابا خسیس بازی درنیارین...بالحن اهانت آمیزی میگه درست صحبت کن آخه یکی نیست بگه شماکه از این کارها سود خودت روحسابی ورداشتی دیگه چیکار داری مردم دوباره ازش دربیارن یا نه! برای آتلیه نی نی های شماهم از این ماجرا بود؟؟؟ عاشق این عکستم جوجو انصافا خیلی خوبه دست عکاس درد نکنه ودست وپنجه ی خودع...
26 اسفند 1392

یک ماه هم گذشت...سلام 14 ماهگی...

یک ماه  هم از تولد یک سالگی ات گذشت...و این تنها گذر عمر است ک با سرعت می دود...دلم میخواد اینجا جمله ای رو که بابا علیرضات تو برگه ی یادگاری تولدت واست نوشت رو بیارم... دخترم یک بهار  یک تابستان  و یک پاییز و زمستان را دیدی...بقیه تکراریست!!!تنها لحظه های  خوب باهم بودنمان است که متفاوت و ماندنی است... نازنین من...قدر لحظه لحظه های عمرت رو بدون...مثل خیلی از ماها که بهمون همین حرفها رو گفتند و نفمیده فرصت هارو از دست دادیم نباش و از تک تک ثانیه هات بهترین استفاده رو بکن و لذتش رو تو آینده ببر... ماشالله خیلی شیطون شدی و بزن و بپاشت هم که تمومی نداره...و الهام مظلوم فقط کارش شده مرتب کردن خونه...دارم فکر میکن...
2 اسفند 1392