پرنسس خونمون محیا پرنسس خونمون محیا ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

Thanks God for my life

محیادر پایان 7ماهگی و عروسک بیچاره به روایت تصویر..

1392/5/31 13:01
1,405 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 عسلم  نفسم عروسکم  دلبرکم  شیرنکم شیطونکم  دخترکم

 

 آغاز هشتمین ماه از  تولد زندگی بخشت مبارک

 

خیلی دوستت داریییییییییییییییییییییییییم

 

 

 

 

اینم یه داستان تصویری از شیطنت هات برای هدیه ی تولدت

 

 

 

محیا :

دهن خودم به پاهام نمیرسه! بده پاهاتو بخورم ببینم چه مزه ایه...قهقهه

 

 

کجا فرار میکنی؟؟؟سوال

 

 

مامی چرا نمیده پاهاشو بخورم؟؟؟گریه من پا میخوام تعجب

 

 

 ...و دو سه روز دیگه دوباره گذر عروسک بیچاره به محیا گلی می افتد

 

 آهان بیا ببینم اون روز کجا فرار کردی ونذاشتی بخورمت

الان حسابت رو میرسم ...بگیر که اومد...

 

محیا: آخی دلم خنک شد!!! پشتش رو به زمین مالیدم

 

مامانی بزرگ میشی اینجور مسایل زیاد پیش میاد ...

 آدم اینقدر کینه ای نمیشه ! از فرشته ی نازی مثل شما بعیده!!!

 خون خودت رو به خاطر ادمها یا چیزهای بیهوده  کثیف نکن

سعی کن همیشه تا حدی که ممکنه دیگران رو ببخشی

نه به خاطر اینکه دیگران لیاقت ببخش تو را دارند

به خاطر اینکه تو لیاقت داری آرامش داشته باشی

  

راستی محیا جون  برای کار روی عکسهای این پست ات و انتخاب از بین  عکسهات برای  داستان سازی  خدا شاهده نزدیک دو ساعت ( تا الان که ساعت نزدیک 2نصف شبه وشما وبابایی خوابین ) وقت گذاشتم تا خوشگل و منظم در بیاد !شاید به نظر بعضی ها بیکارم!!!!!!!ولی دوست دارم وبلاگت برات جذاب وعالی و تک باشه  

یه همچین مامانی هستم منزبانلبخند

آخه نه که معلم کلاس اول دبستانم  داستان سازی برای بچه ها رو خوب یاد گرفتمتشویقمنتها با این فرق که الان برای این داستان سازی تصویری ات چشام از حدقه زده بیرون

شبت بخیر عسلم .خواب های رویایی ببینیبای بای

راستی گفتم رویا... به رویاهات همیشه امیدوار باش وبراش تلاش کن چون اگه بخوای هر رویایی روزی به حقیقت می پیوندد.من دیدم که میگم عزیزم...

به علاوه مدارکشم توی داستان های واقعی موجودهچشمکتوی تاریخ هم هست میتونی بری بخونیمنتظر

 

 

اگه میخواین ببینین که محیا  فرداش چه جوری دختر خوبی شد و به حرفهای مامانش عمل کرد...

زود  رو ادامه مطلب کلیک کنین و نظرتون رو بگین

 

محیا :نی نی ببخشید که  دیروز  باهات بد رفتاری کردم ...

معذرت میخوام .ناز ناز ناز

 

 

اصلا میدونی چیه ؟! برای اینکه جبران کرده باشم خودم رو زمین میخوابم شما بیا روی رختخواب من بخواب

 

  مامی حالا دختر خوبی شدم؟؟

مامان الی :شما از اولشم دختر خوبی بودی فقط یه ذره شیطون قولت زده بود که اونم جبران کردی و از دلش در آوردی

آفرین به دختر مهربون وحرف گوش کنم خودم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

الناز
31 مرداد 92 2:19
سلام
ووااااییی که چه نازههههههه
دخملی قدر مامان به این خوبی را بدون
منم تا این موقع شب مشغول انتقال وبلاگ پسری از بلاگفا به نی نی وبلاگ بودم
به ما سر بزنید


چشات ناز میبینه دوست عزیز
چشم حتما
الناز
31 مرداد 92 2:45
جون تو بلاگفا همه جور وبی هست ولی نی نی وبلاگ مخصوص مامان باباها و نی نی هاشونه.

ممنون از اینکه قابل دونستید و به ما سر زدید




جدی نمیدونستم؟؟؟یعنی همه نمیتونن بیان نی نی وبلاگ؟؟؟؟!!!!
مامان محیا
31 مرداد 92 3:48
آخه بلا خانم اینجوری آدم از بچش مراقبت میکنه آخه مگه این طفل معصوم چیکار کرده که داری پاهاشو میخوریچرا کلاهشو گاز میگیری خوبه مامان الهامت با تو ازین کارا بکنه
این محیا جونی خیلی کاراش بامزه است


آره با مزه هست.ولی مامانشم توی شکار لحظه ها ماهره!(خنده)
مامان محیا
31 مرداد 92 3:48
آپم
مامان حلما
31 مرداد 92 12:14
محیا بعد از شکست حریف سرسختش به جام جهانی 2013 راه یافت.تبریک میگویم .محیا ف خاله جون چرا بینی و دستت زخمی شده ؟ نکنه خدایی نکرده با روروک خوردی زمین.راستی منم تجربه تدریس در کلاس اول رو دارم بی نهایت شیرینه.


جالب بود مرسی
از تختش افتاده خاله(گریه)بس که شیطون شده ولی خدا رحم کرد
آره خیلی خیلی شیرینه
مامان امین
31 مرداد 92 12:14
الهام واقعا که به حوصلت ایمان اوردم.چقدر هم که نویسنده ماهری هستی. تو این این زمینه کار میکردی یه چیزی میشدی حتما.خیییییلی جالب بود.


خوشحالم که ایمان آوردی.
اره خیلی خیلی دوست دارم یه کناب بنویسم وچاپ کنم ولی فرصت و استعدادش تراوش نمیشه!!
ترکان
31 مرداد 92 15:03
مرسی که به وبلاگم اومدیدمن جواب کامنتهاتونو همون جا میدملینکتون کردم.
ماشالا محیا جوون خیلی نازه خدا حفظش کنهایشالا به زودی همه وبلاگشو میخونم


ممنونم عزیزم.پس منتظر نظرهاتون برای پست های مختلف هستیم
سحر
31 مرداد 92 23:26
عزیز دلم
مرسی که اومدی پیش ما .. جیگرتو خوشمل خاانوم
ما لینکتووون کردیم


مرسی خاله
منم همینطور
محیا2 بهمن
1 شهریور 92 1:39
سلام مامان هنرمند
واااااااااای چقدر این دخترمون شیطون شده الهی خاله فدات بشه
من نمیدونم این دخترا چرا نمیتونن این عروسکا رو ببینن و یه جورایی حسودی میکنن
الهام جون بهت تبریک میگم به خاطر این ذوق هنریت واقعاً داستان سازیت حرف نداره مامانی خدا سایتو از سر دخترت کم نکنه



وای چقدر هندونه گذاشتی زیر بغلم گلم!!خیلی لطف داری ممنون.الهی آمین
محیا 2 بهمن
1 شهریور 92 1:45
راستی یادم رفت بپرسم الهام جون من فکر کنم دخترامون 7 ماهه شدن اگه به بالای وبلاگ نگاه کنی 7 ماه دارن درسته وارد 8 ماهگی شدن ولی هفتمین ماهگردشون رو دارن تجربه میکنن
ولی مهم نیست فرقی نمیکنه مهم اینه که مامانا عاشق بچه هاشونن و لحظه به لحظه بزرگ شدنشون رو ثبت میکنن


آره دیگه منم آغاز 8 ماهگیشون رو جشن گرفتم...درسته؟؟؟
مهسا مامان نورا
1 شهریور 92 12:28
ماه هشتم مبارک نازکم افلین به این دل مهربوم کوچولوت نازنینم بمیرم روی بینی ات چی شده خاله؟


مرسی خالهجون
از تختش افتاده...!!!!که خدا رحم کرد والبته خیلی هم گریه کرد
سارا
1 شهریور 92 23:39
elahi khale fadat she ke damage khoshgelo fandogit zakhmi shode!eb nadare dokhmale bozorgi shodii! in sheytuniha tabiiye chizi ke tabiii nis ine ke kheyli jigari khale!tu aksi ke dari be dubin niga mikoni form cheshmo abrut kope babat dide mishe! rasti baram jalebe ke ingad bozorg shodi ke ba arusak bazi mikoni hamin emruz fardam maman elhamet mige mahya golim mire madrese! be salamati khoshgel khanum man ke baram nomuneye kuchul shodeye elhaaaaaami!


سارا کجا بودی بابا دلم هزار جا رفت...
نگرانت شدم زنگ واسمس رو هم که جواب نمیدی
از این گذشته دلمون هم واسه نظرات تنگ شده بود
یه روز وقت بذار بیا خونمون با محیا بازی کن تا مثل عروسک باهات کشتی بگیره!!!!!!!!!!
مامان پارسا
2 شهریور 92 10:43
ماشالا به این نی نی خوشگل.با کمال میل لینکتون کردم
مهسا مامان نورا
2 شهریور 92 17:07
الهی شکر که به خیر گذشت راستی خاله بیا خبر داریم
fatima
2 شهریور 92 21:57
الهام جون واقعا حلالت باشه بهشتی که زیرپای مامانای باحوصله ای مثل توست.کم کم هوس میکنم مامان شم


وای سلام فاطیما جون خوبی عزیز؟؟خیلی جمله ات قشنگ بود مرسی
آره پیشنهاد میکنم زودتر شروع کنی
مائده(ني ني بوس)
2 شهریور 92 22:07
خاله اين عكس با روسريت كشتششششششته منو


آره این عکسش توی فیسبوک مشهور شده و خیلی ها کشته مرده اش!!!
مائده(ني ني بوس)
2 شهریور 92 22:10
راستي خاله منم لينكت كردما


thank,s
مامان آرتین
3 شهریور 92 11:06
آفرین خیلی عالی بود دستت درد نکنه معلومه که خیلی زحمت کشیدی و آفرین به محیا جونم که حرف مامانی رو گوش کرد و کار بدی که کرده بود و جبران کرد آخ فدات بشم


مرسی که به کار خوب تشویقم کردی خاله


میم مثه محیا
8 شهریور 92 15:43
آفرین....واقعا دست مریزاد ب اینهمه همت و حوصله

ولی نتیجش رضایت بخش بود،می ارزید
پس تو هم باید مهرماه بری مدرسه؟محیارو چیکار میکنی؟خیلی سخته



مرسی عزیزم
نه قصد دارم از خیر ثابقه کار و بیمه بگذرم و دوسال بشینم تو خونه تا محیا کمی بزرگ شه ایشالاه.آخه دبستان غیرانتفاعی ایه و دست خودمونه رفتن ونرفتن.
مگه شما هم شاغلی؟ چیکار؟
میم مثه محیا
8 شهریور 92 15:44
(نظر بعد از ادامه مطلب)
ناززییییییی

این نتیجه ی حرفا و نصیحتهای مادرانته هاااا

عزیزدلمه محیاگلی ک اینقدر مهربون



منم بوس بوس بوس از این همه انگیزه دادن ومحبتت
مامان ایلیا
14 شهریور 92 10:13
ماشاالله چه دخمل نازی دارین خدا براتون حفظش کنه
دست مامان جونش هم درد نکنه با این همه زحمتی که برای وبلاگ قشنگ دخترش می کشه خسته نباشید


چشات ناز میبینه عزیزم.بازم ممنون