اولین شب یلدای محیا و هندونه ی متفاوت و شیرینه امسال ما...
محفل آریائی تان طلائی
دل هایتان دریائی
شادی هایتان یلدائی
پیشاپیش مبارک باد این شب اهورائی
آخه نارنگی رو با پوست نمی خورن که جیگر!!! پوستشو بخوری قیافت همین شکلی میشه
دختر نازم سخاوتمندی و بخشش را از پاییز بیاموز که
شکوه بلندترین شبش را عاشقانه پیشکش تولد زمستان می کند،
دخترک شیرین من ..
آخر پاییز که شد همه دم میزنند از شمردن جوجه ها!!!!
اما تو بشمار
تعداد دل هایی را که به دست آورده ای….!
بشمار تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشانده ای…!
بشمار تعداد اشک هایی که از سر شوق و یا غم ریخته ای…!
فصل زردی بود اما تو چقدر سبز بودی
نگران جوجه ها هم نباش آن ها را بعدا با هم میشماریم!!!
آرزومند آرزوهایت قشنگت مامان الی
عمرت به بلندای یلدا
لبت به شیرینی عشق
رویت به سرخی انار
زندگی ات پربار نازنینم
ادامه مطلب کیک اسفنجی داریم...از نوع خوشمزه و دستپخت مامان الی
دلتون نخواد امروز هم یه کیک برای بابام پختم که دوست داره و بردم بیمارستان که یه هفته است بستریه
خیییییلی ناراحتم که فردا شب چله نمیتونه خونه پیش ما باشه...لطفا براش دعا کنین
دلم گرفته ... این عکس رو هم امروز جمعه که رفته بودیم ملاقاتش گرفتم
این عکس ها رو به خاطر نشون دادن به مامان طاها میذارم که قولشو داده بودم
تا ببینه کیک پختن یعنی چی! کیک نگو... بگو پنبه!!!!
و نهایتا غذای گنجشک ها هم نمیشه الناز خانووم!!!!!!!!
تو فامیلمون یه الهام هست و یه تعریف کیک هاش!!!البته تعریف از خود نباشه
هرکی دست پختش رو میخواد اول کمه کمش پنج شش تا کامنت بذاره تا من سر شوق بیام و ذوق کنم و بعد رمز دستپختشو که تو پست بعدی گذاشتم بهت میدم!!!!!!!!!
یه همچین آدمه رشوه گیری هستم من
اینم بعد از درآوردن از قالب
ایشالله یه روز بیاین خونمون واسه همتون بپزم... شرمنده اگه دهنتون آب افتاد