پرنسس خونمون محیا پرنسس خونمون محیا ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

Thanks God for my life

عید فطر

1392/5/22 18:21
1,243 بازدید
اشتراک گذاری

 

همیشه “اولین”ها طعم دیگری دارند :
اولین غروب رمضان
اولین لحظه ربنا
اولین چای و خرما
اولین افطار
و اولین دعا
ولی …
طعم تلخ غروب “آخرین” روز رمضان
.
.
گناه رفته در چشمم ، خدا دارد فوت می کند ؛ این اشک ها بی دلیل نیست !
عاشقانه هایت با خدا سرشار از معنویت !

 


عید فطر مبارک …

 

 

وای چه پزی با لباسهای جدید عیدت میدی

یه لباس که این همه فخر نداره دخترم!

 

 

 

عید فطر صبحونه خونه عزیز اینا بودیم .این عکس بالایی ات رو هم  اونجا انداختم و بعد دید و بازدید از بزرگتر های دیگه  ...

خدارو شکر منوال هر سال خونه ی مامان جون (مادر بزرگ مامانی ) جمع شدیم .

شما هم که اجتماعیخندهاز جمع خوشت میومد

 

 

 ولی بعد از ظهر چون یا سر وصدا نمیتونستی بخوابی .قضیه ی اجتماعی بودن وانسان دوسی ات یادت رفت و داد وبیداد راه انداختی که ملت مجبور شدن روی تشک تابت بدن...شما هم که مثل یه شاهزاده از تاب خوردنبا آرامش  لذت میبردیچشمثنا دید که خیلی بهت خوش میگذره .از بابایی و آبجی صباش خواست که اونم تاب بدن که مجبور شدن لحاف واسه تاب دادنش بیارن .که در پشت صحنه مدارکش موجوده! چشمک

 اگه عکسهاشو میخوای برو ادامه مطلب....

محیا : من نمیدونم این ثنا تا کی میخواد حسودی منو بکنه؟! واقعا که!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مهسا مامان نورا
20 مرداد 92 18:56
ما اپیم
سارا
20 مرداد 92 21:23
الهام دخترت شده عین عروسک! هزار ماشا... راستی الهام یه سری به وبلاگ نی نی بوس یه سری بزن ایده های قشنگی داره واسه عکس ها ، مخصوصا اونی که لباس عروسک رو تن سارینا کرده و اونی که عین بچه گربه سرشو از زیر پتو آورده بیرون

ممنون خاله سارا

آره دیدم ولی محیا عروسک اونقدری نداره!
باشه عملی میکنیم
مامان محیا
22 مرداد 92 2:14
باکمال بسیار شما رو لینک میکنم
مامان حلما
22 مرداد 92 10:35
سلام مامانی چند روزه حلماجون سرما خورده و نتونستم بیام پیش دوستای خوبم.ماشاالله محیا خانوم چه خوشگل و خوردنی شده از طرف من دو تا بوس بکن این لپای خوردنیشو.


خدا بد نده.انشالله زودی خوب شه
قربونت برم عزیزم
بابایی
22 مرداد 92 17:23
جیگر خوشگلم چه ناز شده
بابای یسری جان
22 مرداد 92 22:13
با سلام و احترام

آمدم تا بگویم هرچند کمتر فرصت حضور می یابم و یا توفیق گذاشتن نظر از من سلب می گردد ،اما از خاطرتان دور نشود که محیای عزیزم در نزد من محفوظ است ، چرا که آراستگی اش متمایزش می کند از دیگران و این بزرگترین حسن اوست که علاقمندی من را دو چندان می کند.

و ضمنا سپاسگذارم از آن احساس پاکتان که بی آلایش دخترم تقدیم می کنید

برای محیای خوشگلم و پدر مادر مهربانش






مرسی شما لطف دارین.ولی دلمون میخواد از نظرها ولطفتون بیشتر از این ها بهره مند بشیم وبه قولی:چشمون به این در مجازی میمونه!!تا کسی از این در برسه
.گاهی سر زده بیایید...





محیا 2بهمن
23 مرداد 92 1:07
سلام الهام جان
بَه بَه مبارک باشه
عزیزم چطور وقت میکنی این همه تغییرات رو انجام بدی ؟ حتماً محیاجون دختر آرومیه که مبذاره مامانش مرتب وبلاگشو بروز کنه تبریک میگم الهام جون واقعاً خوش سلیقه ای


خواهش میکنم عزیزم.شما لطف دارین
محیا آروم بود اما دوسه هفته ای هست که سینه خیز میره وبلایی شده واسه خودش .تا میخوابه میام وبلاگ.منم اینجور معتادی هستم دیگه!!!!!!
مامان محیا
23 مرداد 92 2:17
ماشاالله لا حول ولاقوه الا باالله العلی العظیم
برای دوری چشم از این دخمل خوشگل


قربونت برم عزیزم
خدا نی نی های هممون رو خودش در پناهش حفظ کنه. بوس بوس
مامان امین
23 مرداد 92 11:21
سلام خانمی.چی شده؟ چند روز نیستی.محیا جونی که خوبه؟؟راستی الهام چرا هیچ کس برا وبلاگ من نظر نمیذاره؟چیکار کنم؟چند تا از دوستام میگن نظر گذاشتیم اما اینجا که ثبت نشده.


سلام خیلی ممنون.اروم بودن محیا رو چشم زدی دیگه! یه بلایی شده بیا وببین...مگه میتونم بشینم یه جا؟
برو به ارتباطات اونجا ثبت میشه
میم مثه محیا
23 مرداد 92 21:15
به به

قالب جدید مبارک

این یکی خیلی قشنگتره

این لباس نازی ک محیاخانو ب تن کرده واقعا هم پز دادن داره

درشرف آپیدن هستم!!اگه این وروجک بذاره!

قدر این روزای اجتماعیشو بدون،الان یه هفتس محیا یاد گرفته غریبی میکنه

کاش محیای تو از این کارا یاد نگیره




آخ جون چقدر نوشته! نیستین خانومی دلتنگتون بودیم
محیا خوبه؟ کجاهایی! نه خدا رو شکر فعلا اجتماعیه!
میم مثه محیا
24 مرداد 92 11:01
الان ک یادم میفته با چ ذوقی رفتیم وبلاگ کامنت گذاشتیم ک عکسارو قشنگ کنه خندم میگیره



مرسی ک مارا در زیباسازی وبلاگ یاری دادید



چند روزی نت خونه مشکل داشت ک رفع شد خدارو شکر




آره به خدا راست میگی
خواهش عزیزم


لیلا
25 مرداد 92 17:53
الهیییییی
خدا براتون حفظش کنه الهام جون.
خیلی نازو خوشگله



قربونت عزیز
چشات ناز میبینه
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
28 مرداد 92 17:15
سلام نازنینم اره گلم چند وقتی میشه دیر به دیر اپ میکنم وقتم و شیطونی های ایلیا پر کرده و باهاش سرگرمم همین بازم به دیدنت میام عزیزم تو هم بهم سر بزن


باشه حتما
لعیا
2 شهریور 92 11:59
چه پیرهن خوشگلی تنت کردی عروس خانوم


چشات خوشگل میبینه لعیا جون