عید فطر
همیشه “اولین”ها طعم دیگری دارند :
اولین غروب رمضان
اولین لحظه ربنا
اولین چای و خرما
اولین افطار
و اولین دعا
ولی …
طعم تلخ غروب “آخرین” روز رمضان
.
.
گناه رفته در چشمم ، خدا دارد فوت می کند ؛ این اشک ها بی دلیل نیست !
عاشقانه هایت با خدا سرشار از معنویت !
عید فطر مبارک …
وای چه پزی با لباسهای جدید عیدت میدی
یه لباس که این همه فخر نداره دخترم!
عید فطر صبحونه خونه عزیز اینا بودیم .این عکس بالایی ات رو هم اونجا انداختم و بعد دید و بازدید از بزرگتر های دیگه ...
خدارو شکر منوال هر سال خونه ی مامان جون (مادر بزرگ مامانی ) جمع شدیم .
شما هم که اجتماعیاز جمع خوشت میومد
ولی بعد از ظهر چون یا سر وصدا نمیتونستی بخوابی .قضیه ی اجتماعی بودن وانسان دوسی ات یادت رفت و داد وبیداد راه انداختی که ملت مجبور شدن روی تشک تابت بدن...شما هم که مثل یه شاهزاده از تاب خوردنبا آرامش لذت میبردیثنا دید که خیلی بهت خوش میگذره .از بابایی و آبجی صباش خواست که اونم تاب بدن که مجبور شدن لحاف واسه تاب دادنش بیارن .که در پشت صحنه مدارکش موجوده!
اگه عکسهاشو میخوای برو ادامه مطلب....
محیا : من نمیدونم این ثنا تا کی میخواد حسودی منو بکنه؟! واقعا که!