پرنسس خونمون محیا پرنسس خونمون محیا ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

Thanks God for my life

مادرانه ...

1392/5/12 2:30
709 بازدید
اشتراک گذاری

قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی، کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن. از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من گذر کردم، اشکهایی را بریز که من ریختم، دردها و خوشیهای من را تجربه کن، سالهایی را بگذران که من گذراندم... روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم، دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن، همانطور که من انجام دادم ... بعد، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی....

 

دختر کوچکم وقتی برای خوراندن قطره ی آهن سعی میکنم یه ذره گریه کنی تا مستقیم بریزم گلوت  که دندونای تازه در حال رشدت سیاه نشه با خودت چی فکر میکنی...؟

حتما میگی چه مامان بدی ! گریه ی من رو در میاره تا قطره بریزه دهنم

دارم فکر میکنم وقتی بزرگ شدی  شاید کاری کنم که مطابق میلت نباشه .کاری کنم که گریه ات در بیاد و از دستم برنجی

ولی عسل بانوی من وقتی از دستم ناراحت شدی  این مطلب رو به یادت بیار و فراموش نکن که هر کاری مامانی میکنه به خیر و صلاح شماست .

 ولی شاید توی اون سن متوجه نشی و فکر کنی دوست ندارم  .

 هرگز چنین فکری نکن...چون منی که همیشه عاشقانه بزرگت میکنم .عاشقانه زحمتت رو به جون میخرم.با خنده هات جون میگیرم و با ناراحتی هات جون میدم  ...مگه میشه دوستت نداشته باشم؟؟؟و بخوام   ناراحتیت رو ببینم؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!

پس دلبرکم بدون که همیشه سعی خواهم کرد به صلاحت عمل کنم حتی اگه به گریه ات بندازم...و همه ی تلاشمو  مکنم که دخترم راه درست رو بره وبهترین باشه

متوجه شدی؟؟؟؟؟سوالمیدونم که نشدی!!!!!!!!!!!آخ ولی ایشالاه هفده هجده ساله که شدی خوب منظورمو میفهمی

فقط شما همین رو بدون که مامانی خیلی دوستت داره  و هر چی گفت باید عمل کنی و بگی چشم و به حرفش گوش بدی چون شمابچه ها  خیلی چیزهایی که مامانها میدونن رو نمیدونین.بگو خب! ( تکیه کلام اردلان در سریال  رمضانی مادرانه که این روزها بر دهان همه میچرخه!)

باشه گلم ؟آفرین به دختر حرف گوش کن خودم

دوستت دارم منه بیچاره

آخه مگه دلم به جز تو کسی رو داره

چکار به حرف مردم دارم؟زندگی من همین است شب که میشود عاشقانه ای مینویسم و خیره میشوم به عکست وبا خود فکر میکنم مگر میشود تو را دوست نداشت؟

 

 

 

آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت

 

 که ببارد به تمام  رخ تو ، بارش شادی و شعف

  

ومن از دور ببینم که پر از لبخند است ،

  

 چشم و دنیا و لبت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

میم مثه محیا
11 مرداد 92 15:22
عزیزدلم چقدم ناز اره و خوش عکسه،لباشو شیرین جمع میکنه



لپاشو بخورم جیگرخاله



امیدوارم وقتی بزرگ شدی و از بعضی حرفای مامان الهامت دلخور شدی بیای اینجا و با دید تازه این نوشتشو بخونی و قیاس کنی




مثل همیشه نظر عالی.مرسی فاطمه جون


مامان آرتین
12 مرداد 92 0:50
جواب مسابقه
مامان بهراد
12 مرداد 92 14:23
قربون اون خنده هات شم .....
الهی همیشه همین جور بخندی گلم
عزیزم مادر شوهر همیشه باید سیاست خودش رو حفظ کنه دیگه


مرسی از محبتت عزیز.
خوب بلدی ها فاطمه جون! وای وای وای با این سیاستت نمیتونم نور چشمم رو دستت بدم ها...پدرش رو در میاری که مادر شوهرش!!!!!!!!
سمیرا
13 مرداد 92 12:16
سلام خدمت خانووومه هنرمند فرم های عکس چندتایی هم که پیدا کردی خانوووم. حجم نرم افزارو نگاه کردم قابل ارسال نبود. ایشالا بمونه واسه فیس تو فیس! فرم های خودتم دست کمی از این نرم افزار نداره ها. همه زیبا و قشنگن. به دخملت سفارش میکردی شبای احیا خالشم دعا میکرد دیگه




سلام علیکم...

آره ولی تعدادشون خیلی کمه. باشه به امید فیس تو فیس