محیای پاستوریزه...!!!
سلام شما هم اگه چند روز پشت سر هم برین این ور اونور نی نی مریض میشه؟؟؟ یا محیای من خیلی پاستوریزه است؟؟؟ عایا؟؟؟
هفته ی پیش دوشنبه رفتم مدرسه تا پول نذری رو که واسه سفره داشتم بدم
چهار شنبه هم که سفره ی حضرت علی اصغر برای بچه ها تو مسجد به راه شد و ...
پنجشنبه هم بازار و جمعه هم نذری خونه ی مادر بزرگم اینا...
این شد که محیا دیشب تب داشت و الانم سرفه میکنه و گلوش خش خش میکنه انگار که خلط داشته باشه و آب مماغشم که به راهه...
دارم شربت دیفن هیدرامین و استامینوفن بهش میدم خود درمانی دیگه ای توصیه ندارین؟؟؟؟
غذا هم اصلا به هیچ عنوان حاضر نیست لب بزنه!!فقط شیر خودم
بیبی جویس و آیروویت رو هم که خریدیم...
اینا رو گفتم که دنبال الی نگردین ..
اینجانب دوباره به شغل شریف پرستاری مشغول هستم
وای خدا کی تابستون میشه؟؟؟
راستی تا حالا دیدین کسی با تلفن حرف میزنه ..گوشی رو بذاره پس گردنش؟؟؟؟عایا!!!!
اگه ندیدین حالا ببینین...
کمدهای تی وی رو هم که ملاحظه میفرمایید!!!! بدون شرح...
لازم به ذکر هست که محیا خانوم از بس با این گوشی ور رفتند و به خاطرش گریه کردند که الان فاتحه ی گوشی خوانده شده صدای طرف میاد اما من هرچه قدر میگم الو الو من جوجوامصدام نمیره و چون گوشی دیگه ای نداریم !! دو هفته است که شماره ی خونه رو انتقال دادم به موبایلم... تا وقتی که یه گوشی تازه بخریم یا فکری واسه این گوشی بکنیم
کسی گوشی اضافی نداره پست کنه؟؟؟ عایا!!!
اصن یه وعضی
همچین هم حس میگیره و با فیگور صورت جدی حرف میزنه که مطمینم مدیر عامل شرکت مایکروسافت هم اونجوری خودشو نمیگیره ...فقط باید فیلمش رو ببینین
آدم میخواد درسته قورتش بده
خودشم با زبان خارجی که من یه کلمه اش رو هم نمیفهمم
فدای صحبت کردنت بشه مامان الی که عاشقشم ....سرت رو میندازی پایین قشنگ حس میگیری و پشت هم بلغور میکنی که حتی به منم توجه نداری
خیلی خوبه عزیزم که اینقدر تو کارت جدی هستی
آفرین من بهت افتخار میکنم عروسکم